تبسم جانتبسم جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

تبســـــــــم زندگی

شب یلدا

بازم شب یلدا اومد ماه دی ماهی که من عاشقشم ماخ تولد مامان مهدیه ماه خوردن انار های دون شده-ماه خرمالوهای شبرین-ماه هندوانه-ماه دی یلدای همه مبارک روز دوشنبه 29 آذر ماه  از طرف مهد کودک تبسم جان جشن شب یلدا گرفته بودن  قرار شده بود همه بچه ها انار دون شده بیارن با یه ظرف میوه تزییین شده و لباس مهمونی بپوشن اینم از تیپ تبسم خانوووم و طرف میوه تزیین شده مراسم انار خوری در مهد از راست به چپ:دانیال-نیلوفر-رضا-تبسم-کوثر-منا-الینا-فاطمه-ارسلان دوستان مهد کودک تبسم جان اینم مراسم شب یلدا در زیره کرسی و با حضوره نه نه سرما اینم هنر خاله های مهد تبسم جان اینم...
2 دی 1395

تبسم و دوست های مهد کودک

سلام ما بازم با آپ جدید اومدیم می خواهیم بریم 19 آذر ماه زمانی که تولد 33 سالگی بابا احمد رو جشن گرفتیم یه کیک مامان پز با تزیین زیبا اینم از فیگور های تبسم با کیک بابا احمد تولدت مبارک بابا احمد نازنین ..ایشاله سایه ات همیشه بالای سره دخملی باشه یه روزی هم توی مهدتون قرار بود که آش بپزند و ما یه لیوان عدس بردیم و خاله زهرا هم زحمت کشیدن و چند تا عکس از مراسم آش خوری شما گرفتن.....اینم عکساش دوست های تبسم جان به ترتیب  منا-فاطمه-نیلوفر-ارسلان-رضا-تبسم-الینا(بچه های سه ساله مهد) اینم یه نمای دیگه از مهد کودک تبسم   ...
2 دی 1395

تولد سه سالگی

تولدت مبارک بازم تولد شد بازم فصل پاییز و ماه آبان و روز 27 بازم شمع فوت کردن و بازم کلی کادو گرفتن و بازم مامان مهدیه به تکاپو افتادن برای برگزاری  جشن تولد     بازم تولدت مبارک امسال هم تم جشن تولدت توت فرنگی بود و مامان مهدیه دست به کاره یه کیک تولد سه طبقه شد امسال هم یه جشن کوچیک خودمونی با حضور مامان فرزانه و بابا محمود و مامانی و بابا عباس و دایی رسول و زن دایی و عمه زهرا و علی کوچولو و عمو داوود                               ...
11 آذر 1395

سفر به مشهد مهر ماه 95

سلام به همه دوستان عزیزم  خدا راشکر قسمتمون شد بریم مشهد ...دیدار امام مهربونی ها یکی از دلایل عمده و مهم رفتنمون درخواست ها و پیگیری های مداوم تبسم  خانوم بود  یه شب که به همراه مامان  و بابام رفته بودیم روضه زنگ میزنه به باباش و می گه : بابا ما مشهدیم خلاصه امام رضا هم به دل پاک دختری نگاه کرد و ما رو به مهمونی خودش  دعوت گرد روز 27 مهر ماه ساعت 12 ظهر پرواز داشتیم  تبسم تا اون موقع سوار هواپیما نشده بود و من خیلی استرس اینو داشتم که توی هواپیما بی قراری کنه گوشش بگیره و یا حالت تهوع بهش دست بده به خاطره همین تدابیره امنیتی رو انجام دادم واسه حین پرواز یه بطری آب- دستمال کاغذی-قرص ضد تهو...
11 آبان 1395

اندر احوالات این روزها

سلام دختره گلم تایستون 95 هم از راه رسید و شما 3تا تابستون رو تجربه کردید امسال بزرگتر از هر سال دیگه میشی...قد می کشی و رشد می کنی ...امیدوارم این روزهای گرم کنار هم شاد باشی ..... گاهی اوقات با دوستانم وعده می کردیم و می رفتیم بیرون این سری با خاله نسیبه مهربون رفتیم میدان امام با هم بستنی خوردیم و روی هم رفته خیای خوش گذشت اینم خاله نسیبه مهربون شکلک هایی ار نوع تبسم   13 شهریور تا 16  شهریور من و تو با مامان فاطمه با اتوبوس رفتیم خونه عزیز که این چهار روز خیلی خوش گذشت....رفتیم صحرا   خونه خاله اکرم  خونه خاله مریم . کلی خوش گذشت من و تو عزیز همین الان یهویی اینم ا...
22 مهر 1395

بمناسبت میلاد امام علی بن موسی الرضا(ع

      نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند مردم صدای آمدنت را شنیده اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند ... ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، آقا امام رضا علیه اسلام مبارکباد.   کاش من یک بچه آهو می شدم می دویدم روز و شب در دشتها توی کوه و دشت و صحرا روز و شب می دویدم تا که می دیدم تو را ... بهترین شادباش ها تقدیم به شما، بمناسبت میلاد امام علی بن موسی الرضا(ع)   السلام ای حضرت سلطان عشق یا علی موسی الرضا ای جان عشق السلام ای بهر عاشق سرنوشت السلام ای تربتت باغ بهشت       ...
25 مرداد 1395

روز تبسم

سلام سلام نو گله مامان .....روزت مبارک باشه ...روز تولد حضرت معصومه (ع) و روز دختر بر همه دخترهای خوشگل مبارک باشه  کمی بر می گردیم عقب تر ..... این روزها هوا خیلی گرم شده و ما هم پناه می بریم به باغ خنک و خوش آب و هوا و از همه مهمتر شنا کردن توی استخر و آب بازی کردن لذت و کیفی دیگه داره راه رفتن روی لب استخر شده یکی از سرگرمی های پر خطر وقتی حوصله داشته باشم یه ژله خوشگل واست درست میکنم تو هم عاشق ژله له کردن ژله توی دستت هستی سرگرمی ما هم شده رفتن توی باغ و شنا کردن یا والیبال کردن و شما هم با بچه های دیگه بازی کردن و تاب و سرسره بازی کردن   وقتی می ریم ب...
17 مرداد 1395

روز دخترمبارک

◄بنآم خُدآیے کــــﮧ موجود لَطیفے بِنآمِ دُختَـ ــ ـر رآ آفَرید...► خداوند لبخند زددختر آفریده شد! لبخند خدا روزت مبارک روز دخترای گل مبارک   من یه دخترم . . .   خالقم به نامم سوره نازل کرد . . .   من یه دخترم . . .   در تقویم روزی به نامم ثبت شده  . . . !   با تمام مردانگیت هیچگاه نمیتوانی بفهمی  . . .   رنگ صورتی برایم یک دنیاست  . . . !   نمیتوانی بفهمی عشق به لاک  قرمز  را . . .    گریه کردن بدون خجالت را . . .   درک کردنش در توانت نیست . . . ! ...
14 مرداد 1395

دنیای دو سال و شش ماهگی

دختره قشنگم دیگه یاد گرفته شعر بخونه شعر یه توپ دارم قلقلیه اینجوری می خومه: یه توپ دارم گلگلیه سرخ و آبیه می زنم زمین هوا میره نمی دونی تا تجا می ره من این نداشتم مخشامو خوب نوشتم بابا عیدی داد یه توپ گلگلی داد.... بعضی کلمات رو اصلا یه چیزه دیگه میگی مثل: قاشق رو میگی آق شق دمپایی رو میگی: مِنه مِنه هواپیما رو میگی: آما میما بقیه کلمات رو تقریبا درست میگی ..تازگی ها هم فامیلت رو خوشگل تلفظ می کنی .... وقتی مامانی عینک میزنه و کتاب می خونه مبری و عینک رو ا ز صورت مامانی بر میداری و به چشمات میزنی و کتاب می خونی منم وقتی دیدم که دوست دا...
24 خرداد 1395

ماهگرد 30 ماهگیت

دختر داشتن یعنی... دختر داشتن یعنی یه کمد پر از پیراهن های رنگارنگ دختر داشتن یعنی یه کشو پر از گیره موهای رنگ رنگی دختر داشتن یعنی یه عااااااالمه لاکهای رنگا وارنگ دختر داشتن یعنی ناز کردن و ناز خریدن دختر داشتن یعنی پچ پچ های اخر شبی مادر و دختری   رو یک تخت کوچیک صورتی دختر داشتن یعنی با پدر همدست شدن و سر به سر مامان گذاشتن دختر داشتن یعنی استشمام بوی بهشت   زمانیکه فرشته اسمونیت در اغوشته دختر داشتن یعنی یه دنیای سفید و صورتی و بنفش و ابی و سبز و زرد دختر که باشی نفس مامان میشی دختر که باشی عمر بابا میشی ممنونیم ازت ...
9 خرداد 1395