تبسم جانتبسم جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

تبســـــــــم زندگی

تولد سه سالگی

تولدت مبارک بازم تولد شد بازم فصل پاییز و ماه آبان و روز 27 بازم شمع فوت کردن و بازم کلی کادو گرفتن و بازم مامان مهدیه به تکاپو افتادن برای برگزاری  جشن تولد     بازم تولدت مبارک امسال هم تم جشن تولدت توت فرنگی بود و مامان مهدیه دست به کاره یه کیک تولد سه طبقه شد امسال هم یه جشن کوچیک خودمونی با حضور مامان فرزانه و بابا محمود و مامانی و بابا عباس و دایی رسول و زن دایی و عمه زهرا و علی کوچولو و عمو داوود                               ...
11 آذر 1395

تولد کفشدوزکی

بله تولد دو سالگی تبسم عزیزم شد  منم آماده برای برگزاری تولد و تقریبا خودم همه کارها رو انجام دادم و همسرم هیچ کمکی بهم نکرد. مامان مهربونم صبح زود اومد کنارم تا تبسم رو نگه داره تا من به کارهام برسم . ممنون مامان مهربونم. امسال مامان و بابای خودم روز 27 آبان روز تولد تبسم می رفتن کربلا به خاطره همینم من روز 5شنبه 21 آبان تولد تبسم رو گرفت .امسال تصمیم گرفتم خودم کیک تواد تبسم رو درست کنم . پس با هم تلاشها و زحمات مامان رو ببینید اینم عکس های آتلیه ای تبسم جان   نقویم با عکس تبسم که خودم طراحی کردم حالا تزیینات جشن که خودم درست کرده بودم با تم کفشدوزکی ...
14 آذر 1394

تولد تبسم جانم

بقیه مطالب در ادامه مطلب دنبال فرمایید.....   تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعارو  فوت کن که صد سال زنده باشی   بله تولد گل دختر  مامان هم بالاخره رسید و مامان بود یه دانه دختر و تولد و ما اولش می خواستیم 22 آبان تولد بگیریم من هم از دو ماه جلو تر تدارکات تولد رو درست می کردم . یه تولد با تم توت فرنگی........... کارت های دعوت هم 22 آبان زدیم ولی تبسم جان بیماری سختی گرفت . یه ویروس بد یک هفته بچم مریض بود . اولش استفراغ می کرد و هرچی می خورد بالا میومد یک روز تب کرد بعد هم اسهال .....خیلی روزهای بدی بود دختر شیطون ما که از در و دیوار بالا می رفت...
29 آبان 1393
1