تولد تبسم جانم
بقیه مطالب در ادامه مطلب دنبال فرمایید.....
تولد تولد تولدت مبارک
بیا شمعارو فوت کن
که صد سال زنده باشی
بله تولد گل دختر مامان هم بالاخره رسید و مامان بود یه دانه دختر و تولد و
ما اولش می خواستیم 22 آبان تولد بگیریم من هم از دو ماه جلو تر تدارکات تولد رو درست می کردم . یه تولد با تم توت فرنگی...........
کارت های دعوت هم 22 آبان زدیم ولی تبسم جان بیماری سختی گرفت . یه ویروس بد یک هفته بچم مریض بود . اولش استفراغ می کرد و هرچی می خورد بالا میومد یک روز تب کرد بعد هم اسهال .....خیلی روزهای بدی بود دختر شیطون ما که از در و دیوار بالا می رفت انقدر بی حال بود که نمی تونست سرش رو بالا بیاره. الهی بمیرم چقدر گریه کردم و دعا کردم دخملم خوب بشه.....
بچه های فامیل مثل دانیال و مهدیا کارشون به سرم و بستری کشید خدارا شکر تبسم کارش به اون جاها کشیده نشد
بعد از یک هفته بیماری دخترم خوب شد 27 آبان واکسن یک سالگی رو زد و 28 آبان هم جشن تولد
این هم عکس های تولد تبسم جان
کارت دعوت تولد
تقویم سال 93 با عکس تبسم جان
خونه در انتظار تولد تبسم جان
استند های کاپ کیک تولد و جعبه پاپ کرن تولد که جا داره از سحر نازنینم مدیر سایت تولد با تم زیبا کمال تشکر رو بنماییم که طرز تهیه اش رو بهم نشون داد
ریسه هپی و اسم تبسم
این هم نوشابه های تبسم و نی ها که خودم طراحی کردم
این هم طراحی های مامان
عکسها و پستر و شاسی های تبسم جان
برگه یادگاری
کارت روی میز
شاسی های روی میز
و اما پذیرایی و تنقلات تولد
شکلات های تولد
پاپ کرن با طراحی مامان
پفک
برنجک و گندمک
کاپ کیک مامان پز
بیسکویت مامان پز
میوه
و اما تزیینات جشن
کلاه تولد تبسم جان
ریسه لباسها
ساعت تولد
خوش آمد گویی ورودی در
عکس های بدو تولد تا یک سالگی تبسم جان
اینم عکس آتلیه یک سالگی
تبسم هم خوشحال روی میز خوراکی ها
.اما ژله های کار خودم
ژله تصویری
ژله رنگین کمان
ژله استوانه ای سه رنگ
نمای کلی از خانه
شام هم سالاد الویه سالاد ماکارونی دسر مخصوص ژامبون مرغ کالباس هات داگ سالاد فصل
و اما کیک خوش مزه ما
و اما پرنسس کوچولوی ما
از احوالات تبسم در جشن تولدش
تبسم کوچولو در آغوش باباعباس
تبسم مشغول سفارش دادن میوه پوست کندن توسط بابا جان
علی کوچولو
تبسم در فکر کادو ها
تبسم عاشق برنجک شده بود دست دراز می کرد و می گفت: ب. بر
مگه اجازه می داد کسی کلاه سرش بزاره
بچم وقتی فشفشه ها روشن شد خیلی ترسید
بعد که فشفشه ها خاموش شدند آروم شد و شروع کرد ناخنک زدن به کیک
تبسم در آغوش دایی جان
یک خانواده سه نفره
در حال برنجک خوردن
مهمانان عزیز هم لطف کردن و واسه تبسم جان یادگاری نوشتند
آخر مهمانی و عکس دسته جمعی
و ما هدیه هایی که نسیب تبسم شد
مامان و بابا صد هزار تومان پول نقد
این ها هم هدیه های مامان فاطمه و بابا عباس
هدیه مامان فرزانه و بابا محمود
هدیه عمه زهرا و علی و عمو داوود
هدیه دایی جون و زندایی جون
از تمام مهمانان عزیزمون کمال تشکر را دارم که ما را در جشن تولد تبسم جان همراهی کردن