جشن دندانی

سلام سلام صد تا سلام

من اومدم با دندونام

بله تبسم خانم به فاصله یک هفته دندان دومیش هم جوونه زد و ما روز چهارشنبه 18 تیرماه 93 واسه دخما جشن دندونی گرفتیم و چون تبسم جان در ماه مبارک رمضان دندوناش در آمده ما هم افطاری دادیم و هم جشن دندان گذفتیم منم از چهار روز قبل شروع کردیم به درست کردن تزیینات جشن.........

اینم ماه تابان جشن ما که مهمانهامون روش جمله یادگاری واسه تبسم جان نوشتند

اینم یادگاری به مهمانهامون دادیم

اینم عکسهای تبسم جان با مسواک های مختلف

اینم ژله بستنی من چون بعد افطار دیگه به سختی میشه تنقلات خورد من فقط به درست کردن ژله بسنده کردم وگرنه بیشتر تدارک دیده بودم

اینم ژله یخی در جام

اینم کادوی مامان و بابا از همه بزرگتره

با کادوی مامان فاطمه و بابا عباس

اینم نقش اول مهمانی

 پرنسس تبسم جونی

اینم نمای کلی از سفره افطاری ما حلیم بادمجان و آش

تبسم جان غرق در خوشحالی و خنده

علی آقا پسر عمه زهرا کوچکترین عضو مهمانی

اینم دایی رسول با حال که تل دندونی که خانمش واسه تبسم درست کرده رو به سر کرده

تبسم خانم در بالای مجلس خود نمایی می کنند

و اما تبسم جان برای اولین بار ژله نوش جان کرد نوش جومت دخملم

بعد از صرف افطاری تبسم یه چرت کوتاه زد تا واسه بقیه مهمانی انرژی داشته باشه

دایی رسول با دندوناش

زندایی جان

مامان فرزانه

مامان فاطمه

بابا عباس

بابا احمد جان

و عمه زهرا مشغول یادگاری نوشتن

بعد از صرف افطاری دوغ و گوشفیل مهمانان عزیز نوش جان کردن و چون من رفتم تا تبسم رو شیر بدم همین یه عکس رو دارم

پرنسس ما در بین کادو ها  .............

اینم کیک جشن دندونی و تیپ پرنسس تبسم خانم که عوض شد

تبسم با دیدن کیک حمله ور شد واسه ناخنک زدن

بعد هم کیک بریده شد و مهمانان عزیز نوش جان کردن و بعد نوبت به باز شدن کادو ها رسید

این ست لباس زیبا رو مامان فرزانه خودشون زحمت کشیدن و بافتن

این هم باربی و یه لیوان با نی و پتو که مامان فاطمه و بابا عباس زحمت کشیدن

این هم کادو عمه جان

اینم کادو دایی جان

اینم کادو مامان و بابا تاب واسه تبسم جان

اینم تاسواری پرنسس ما تبسم جونی

اینم از ماهتاب جشن ما که به قلم مهمانان عزیز منور شد.

به امید گرفتن جشنهای بزرگتر در زندگیت دخترم