تبسم و شب یلدا
امشب واسه دایی رسول شب چله ای می آوردند داییی رسول و زندایی ایام 28 ماه صفر که با شب چله همراه شده بود دایی جون رفتند ماه عسل مشهد و تا اومدند و زندایی هم پروژه ترم آخرش رو نحویل بده شد امشب یعنی 9 دی ماه هم شب چله و هم دیدنی دایی جون که از مشهد امده بودن
به شما هم خیلی خوش گذشت با فاطمه دختر خواهر زنداییو امیر مهدی برادر زندایی و دانیال حسابی بازی کردی . خوش گذروندی
دانیال
ژله هایی که زندایی درست کرده بود
دایی مشغول گرفتن فال حافظ با موبایل
از راست به چپ: فاطمه دانیال تبسم و امیر مهدی
بعد هم وسایل شب چله اورده شد روی زمین سر سفره و جای همه خالی دوره هم نوش جان کردیم
تبسم هم تا تونست انار و شکوفه و برنجک نوش جان کرد
در اخر هم دایی جون زحمت کشیدندو سوغاتی هایی رو که از مشهد خریده بودند به همه دادند
سوغاتی دایی جون رسول از مشهد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی