تبسم جانتبسم جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

تبســـــــــم زندگی

من و تبسم

1393/11/13 9:52
1,091 بازدید
اشتراک گذاری

زمستان امسال هم به نیمه رسید..زمستانی که البته هیچ شباهتی به زمستانهای پربرف کودکی هایمان نداشت..

طبق معمول هر سال از حالا شمارش معکوس من هم برای سپری شدن نیمه باقی مانده این زمستان بدون برف و بارندگی شروع شده..زمستانی که  در طی آن کودکم نه تنها برف بازی و هیجان آن را تجربه نکرد..بلکه سرما و آلودگی هوا و آسمان همیشه خاکستری  هم علتی شد برای خانه نشین شدن و محرومیت از بازی درمحیط باز و هوای آزاد...و همان بهتر که این زمستان هم برود و روسیاهیش بماند!..پس بی صبرانه در انتظار بهار می مانم..بهار دوست داشتنی..

نفس کوچکم دیگر فقط به آنچه که در دسترسش باشد هم قناعت نمی کند ، چون بالا رفتن از مبل و صندلی هم به آموخته هایش افزوده شده...و قاعدتا دامنه اشیای در دسترس هم متنوع تر و صد البته جالب تر!

اما کماکان جالب توجه ترین قسمت خانه همان آشپزخانه است..از دکمه های فر و کلیدهای ماشین لباسشویی گرفته..تا کشوهای محتوی قاشق و چنگالها و خرده ریزهای آشپزی..همه و همه جزو علایق ویژه دردانه کوچکم هستند...

البته مابقی کشوها و کمدهای خانه هم از لطف و توجه ویژه دخترکم بی نصیب نمی مانند..کشوهایی که بارها و بارها به امید یافتن چیز تازه ای زیر و رو می شوند و یک لحظه غفلت کافیست تا فسقلی چهارده ماهه ام همه محتویات انها را وسط نشیمن برایمان پخش و پلا کند..

و عروسک هایی که حالا مهمان همیشگی هال خانه مان هستند..همان ها که به ردیف و در کنار هم بر روی یکی از مبلهای نشیمن جا خوش کرده اند و هر بار دیدنشان لبخند را به لبهایم می آورد..

و در پایان روز...من می مانم و خانه آشفته و به هم ریخته ای که در جای جای آن می توان ردپایی از کاشف کوچکم رادید..و این شلختگی و بی نظمی همان چیزیست که دوستش دارم و بابت آن خدا را شاکرم!..همه آن چه که نشان می دهد در این خانه کودکی زندگی می کند..کودکی که باید با دستان کوچک و فکر پر رمز و رازش ، دنیای اطرافش را بشناسد و کشف کند..زمان ، زمانِ خلاقیت و ابتکار اوست..و من از همه وسواس هایم گذشته ام تا به مهم ترین اولویتم برسم......آرامش خاطر کودکم

 

                           ...

تبسم بعد از حمام

تبسم مشغول ریخت و پاش و شیطونی

تبسم مشغول بیرون آوردن لباس از کشوی میزش

تبسم درون سبدش نشسته و چیپس نوش جان میکنه

تبسم مشغول حساب و کتاب با ماشین حساب

موفق باشی

 

پسندها (5)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامانی تبسم
14 بهمن 93 9:20
واقعا باید به فکر آرامش خاطر این کاشف ها باشیم دقیقا خونه ما هم بازار شام هست.. از آشپزخونه گرفته تا حال و اتاق خوابها.. همه توسط دخملی و البته پسملی ویرون میشه انشاالله تن همشون سالم باشه که بتونند شیطونی کنند عکسهای دخملی خیلی قشنگ شده.. از طرف من ببوسیدش
کیمیا
21 بهمن 93 10:04
واااای چقدر خوشگل شده عکساش
فایزه
17 اسفند 93 9:21
ای دختر شیطون بلاااااا