این روزها
سلام به کل همیشه بهار مامانی
دختر نازه خودم
این پست رو می زارم تا بدونی که چه کارا توی این روزهای آخر سال 93 انجام میدی
این روزها چون هوا سرد شده کمتر بیرون میریم و بیشتر توی خونه هستیم یا می برمت خونه بابا عباس یا مامان فرزانه با علی و عمه زهرا حسابی سر گرم هستی
مرتب می گی دد . دد . دد
وقتی هم کلید دد گفتنت روشن میشه مگه به راحتی خاموش میشه
خودت میری سر کمد لباست و یه لباس ازش بیرون می کشی و میاری نشونم میدی و میگی: دد دد
منم میبرمت پایین.......... چکار کنم هوا سره می ترسم مریض بشی
هر وقت هم حوصله داشته باشم یه کیک خوشمزه واسه شما و بابا احمد درست میکنم البته شما بیشتر تزیینات روش مخصوصا اسمارتیزش رو دوست داری
زبرا کیک به هنرمندی مامان مهدیه
دارم وست یه تقویم درست می کنم با عکس خودت
البته هنوز یه عکس جدید و قشنگ ازت نگرفتم هر وقت درست شد توی وبلاگت می زارم اینم یه تقویم 94 واسه مامانایی که به دنباله تقویم واسه نی نی هاشون هستن
فیلم های تولدت رو هنوز میکس نکردم خونه تکونی خونه هم مونده
خیلی کار دارم شما هم بیشتر مشغول خونه به هم ریختن هستی تا خونه مرتب کردن
یه روز که داشتم کابینت آشپزخونه را مرتب میکردم دیدم همه وسایل کابینت کف سالن به دست مبارک شما پهن شده و با یه قیافه حق به جانبی به من نگاه می کنی
این روزها روزهای خونه تکونی و خرید عیده داره بوی عید میاد اسفند هم دیگه تمام شد و به انتهای 93 رسیدیم سال 93 واسه من وتو خوب بود شکر خدا